مطالعات فضای مجازی

این وبلاگ مختص درس مطالعات فضای مجازی است که در این راستا مطالبی را در این ارتباط در بر خواهد داشت.

مطالعات فضای مجازی

این وبلاگ مختص درس مطالعات فضای مجازی است که در این راستا مطالبی را در این ارتباط در بر خواهد داشت.

۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۷ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

بسم الله الرحمن الرحیم


آینده فناوری اطلاعات و ارتباطات


زهرا رضانیا

 

رسانه ها به عنوان ابزاری برای گسترش و تسریع ارتباطات از گذشته تا کنون تغییرات زیادی را پشت سر گذاشته اند. به نظر می رسد این تغییرات را هم می توان از جنبه های مثبت بررسی کرد و هم از جوانب منفی به آن نگریست. آنچه مشخص است این است که با بروز این تغییرات زندگی بشر نیز تغییرات بسیاری را پشت سر گذاشته است. در واقع با پیدایش و پیشرفت هر رسانه موجی از تحولات به زندگی انسان ها راه یافته است. آنچه که قرار است در این یادداشت به آن بپردازیم، آینده روندی است که از آن صحبت کردیم. در واقع آنچه که به آن توجه خواهیم کرد تغییراتی احتمالی است که در ادامه این جریان با آن مواجه خواهیم بود. از مدل هایی که به کمک آن می‌توان به فهم دقیق تری از آینده دست یافت، آینده پژوهی و آینده نگاری است که به آن اشاره می کنیم.

همانطور که گفتیم فناوری و تکنولوژی تغییرات بسیاری را از گذشته تا کنون پشت سر گذاشته است. امروزه نوبت انقلاب دیجیتال و انقلاب فناوری ها از جمله فناوری اطلاعات و ارتباطات است. این فناوری ها ابزار را برای انتقال بی درنگ متن، صدا و داده های ویدئویی در هر جای جهان فراهم می کنند (حمیدی نصر، حمیدی نصر، 1396: 23).

آینده پژوهی و حوزه های مرتبط با آن به چالش های محتمل در آینده با توجه به شرایط کنونی می پردازد. در واقع امکاناتی را فراهم می کند که به کمک آن می توان نسبت به آینده یک پدیده خاص مثل فناوری های ارتباطاتی و اطلاعاتی دید کلی به دست آورد و بتوان برای مدیریت بهتر آن پدیده در آینده آماده تر شد.

 فناوری ارتباطات یکی از صنایع بنیادین در بیشتر کشورهای دنیاست که سرعت تحول بسیار بالایی دارد. ازجمله راه های موفقیت در این صنعت حیاتی، کاهش احتمال شکست در صورت وقوع آینده های محتمل از طریق طراحی سناریوها و راهبردهای انعطاف پذیر برای آینده است (فاتح راد، کوثری، 1391: 77).

در واقع باید گفت نقش فناوری ارتباطات و اطلاعات به عنوان محور بسیاری از تحولات جهانی و همچنین یکی از ابزارها و بسترهای مهم توسعه همه جانبه، انکارناپذیر است. از این رو، متصدیان امور مملکتی که خواهان افزایش قدرت و ثروت ملی و بهبود بخشیدن به شاخصهای زندگی شهروندان خود هستند، در هزاره سوم به این امر توجه و اهتمام ویژه ای دارند. اما مساله مهم این است که یک فناوری زمانی می تواند به هدف های فوق نایل شود و سودمند واقع گردد که در مقطع زمانی مورد نیاز ایجاد و محقق شده و زیر ساختها و بسترهای جامعه نیز آماده باشد. حصول چنین مطلوبیتی، نیازمند آمادگی و برنامه ریزی از قبل است که در ادبیات امروز «آینده نگاری» نامیده می شود (بخشی، 1387: 205).

در طی تحولاتی که در حوزه فناوری ارتباطات و اطلاعات رخ داده است، فناوری ها و دستاوردهای بشر هر روز بیش از دیروز به سمت تحولات و پیشرفت ها سوق پیدا می کند. به نظر می رسد درباره این پیشرفت ها می توان سه دیدگاه را اتخاذ کرد: یکی دیدگاهی است که همه پیشرفت ها را با دیدی خوش بینانه می نگرد و به تبعات احتمالی منفی توجهی ندارد. دیگری دیدگاهی است که به این تحولات نگاه کاملاً بدبینانه دارد و هیچ جنبه مثبتی برای آن قائل نیست و سومی نگاهی است که جایگاه میانه را اتخاذ کرده است که هم به نکات منفی و هم به نکات مثبت معطوف است. آنچه مهم است این است که باید برای هر سه حالت برنامه و پیش بینی مدونی در این حوزه داشت.

به نظر می رسد با توجه به تغییراتی که از آغاز پیدایش فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی روی داده است به چند نکته در این باره می توان اشاره کرد: اول این که سرعت این تحولات روز به روز بیشتر شده است و در نتیجه لازم است با نگاهی جامع و آینده نگرانه برای آن برنامه ریزی کرد. به گونه ای که بتوان بستر و زیرساخت های لازم را در جامعه فراهم کرد. نکته دیگر این که این تکنولوژی ها در جهت بسط همه جانبه اند. آن ها در بسیاری از موقعیت ها به گونه ای پیشرفت داشته اند که جای انسان را در بسیاری از فعالیت ها پر کرده اند. یکی از این نمونه‌ها هوش مصنوعی و گسترش آن در بسیاری از حوزه های زندگی بشر است. مورد دیگر آن که نظام زبانی به واسطه دیجیتال شدن در فضای تکنولوژیک نیز تا حدی از کنترل انسان خارج می شود. این نکته نیز مانند موضوعات قبل از جهاتی مثبت و از جهاتی منفی است. در حقیقت باید گفت در حوزه پیش بینی آینده فناوری اطلاعات و ارتباط در وهله اول می بایست نگاهی جامع، بلندمدت، آینده نگرانه و واقع بینانه داشت و در مرحله بعد برای مدیریت مطلوب این فضا برنامه و سیاستی مدون طراحی کرد.

منابع

بخشی، محمدرضا. (1387). تحلیلی بر آینده نگاری علم و فناوری در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات (مطالعه تطبیقی ژاپن و چین)،  کتابداری و اطلاع رسانی، شماره 2، صص 205- 224.

حمیدی نصر، مهدی؛ مهرداد، حمیدی نصر (1396). پیش بینی فناوری اطلاعات و ارتباطات در آینده، تدبیر، شماره 299، صص 23- 27.

فاتح راد، مهدی؛ کوثری، سحر. (1391). مدل سازی آینده تعاملی فناوری ارتباطات با استفاده از رویکرد پویایی سیستمی، سیاست علم و فناوری، شماره 4، صص 77- 93. 


  • زهرا رضانیا
  • ۰
  • ۰

 بسم الله الرحمن الرحیم

 

سیاستگذاری رسانه ای؛ راهکاری در جهت مدیریت فضای رسانه ای

 

زهرا رضانیا

 

رسانه های نوین روز به روز در حال تغییر و پیشرفت هستند. وقتی به سیر تکاملی این رسانه ها نگاهی بیندازیم درمیابیم این تغییرات هم جنبه های مثبتی را در بر داشته و هم وجوه منفی دارد. در واقع هم فرصت های بسیاری برای مخاطبان و کاربران خود فراهم کرده است و هم اینکه تهدیدهایی را در پی داشته است. اما به نظر می رسد در هر حالت ما با حالتی مواجه هستیم که به دنبال پیشرفت جوامع و رسانه ها به وجود آمده است و آن شرایطی است که الگوهای پیشین را از جهات مختلفی دچار تغییر و پیچیدگی کرده است. یکی از راهکارهای مطرح در این حالت، توجه به سیاستگذاری رسانه ای است. اما باید دید در حوزه فوق چه راهکارهایی برای مدیریت مطلوب این فضای پیچیده وجود دارد که در ادامه به آن ها اشاره خواهیم کرد.

در دهه 1980 تغییر و تحولات عمیق و گسترده در حوزه فناوری ها و اقتصاد رسانه ویـژه رسـانه هـای پخـش، مسـابقه تجاری جدیدی برای سلطه و حکمرانی بر فضای سایبر و فضای فرکانسی جهان به وجود آمد. فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی به ویژه اینترنت، ماهواره و تلویزیونهای کابلی در قلب این تحولات و نوآوری ها قرار دارند. شاید بتوان تحولات فناوری نوین را در قالب پنج دگرگونی دسته بندی کرد:

افزایش کانال ها و بنابراین عصر جدیدی از انتخاب برای مصرف کننده

ورود رقبای جدید تجاری به صحنه پخش دولتی و شدت گرفتن رقابت برای جلـب و جـذب مخاطـب و بنـابراین درآمد تبلیغاتی

از بین رفتن مرزهای پخش و حوزه هایی مثل انتشار و تبلیغات به نحوی که سیاست های پخش و خـود سیاسـت، قدرت سنتی و متعارف خود را از دست داده و دیگر حریف بلامنازع نیست

از بین رفتن و کم رنگ شدن تدریجی فرهنگ ملی و استقلال اقتصادی توسط شرکت های پخش فراملی

تهدید هویت فرهنگی سنتی به ویژه از سوی شرکت های بزرگ و پخش بین المللی( اسکندری، میراسماعیلی، 1391: 162).

حال باید دید در چنین شرایطی آیا می توان به اهمیت و ضرورت سیاستگذاری رسانه ای به عنوان یکی از راهکارهای مطلوب مدیریت این شرایط اشاره کرد یا خیر؟ در آغاز باید دید اساساً زمانی که از سیاستگذاری رسانه ای صحبت می کنیم منظور چیست و ضرورت آن چیست؟

سیاست گذاری رسانه ای عبارت از راهبردهای کلی و کلان است که برای هدایت کلان رسانه ها در نیل به اهداف مشخص یک نظام حاکم کمک می کند. سیاستگذاری رسانه ای آمیزه ای از تجربیات گذشته، مصلحت عامه جامعه و آینده نگری رسانه ای است ( روشندل اربطانی، 1395: 2). 

در حقیقت رسانه ها یکی از عوامل و نیروهای مهم در ایجاد تغییرات اجتماعی در جوامع هستند. تجربه نشان داده است این نهادهای تاثیرگذار در ایجاد و یا از میان بردن جنبش های اجتماعی و فرهنگی بسیار موثراند. از این رو بایستی برای این نهادهای تاثیرگذار سیاست هایی در سطح کلان تدوین کرد تا بتوان بیشترین بهره برداری را از آن ها نمود (به نقل از روشندل اربطانی، 1394: 8).

با این تعریف و با این ضرورت می توان گفت که یکی از راهکارها برای مدیریت شرایطی که پیچیدگی و تغییرات بسیاری دارد این است که برنامه و طرحی مدون و حساب شده برای سیستم های رسانه ای در نظر گرفت. یعنی با توجه به تاثیر و تاثر متقابل رسانه و تغییرات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بتوان کاملا حساب شده و قانونمند عمل کرد؛ قانونی که هم گذشته را در برگیرد و هم به آینده نگاهی داشته باشد و در عین حال مصالح عامه جامعه را نیز در عین حال در نظر بگیرد.

پیشرفت های تکنولوژی و همگرایی تکنولوژی در تغییر ساختاری رسانه ای مؤلفه ای مهم به شمار مـی آینـد . ایـن تغییـر ساختاری تحت تأثیر دیجیتالی Digitalization شدن به وقوع پیوست. یعنی فرآیندی که مرزهای میان سرویس های رسانه ای الکترونیک را درهم شکست. قانونگذاری رسانه های جمعی تا به حال کـاملاً وابسـته بـه سـبک های خاصـی از انتقال اطلاعات بود که عموماَ مورد استفاده قرار می گرفتند. دیجیتالی شدن این امکان را فـراهم آورد کـه هـر متنـی از طریق سبک های مختلف انتقال الکترونیک به راحتی قابل انتقال باشد که ایـن همگرایـی رسـانه ای تـأثیرات روشـنی بـر سیاست های رسانه ای و نحوه قانونگذاری رسانه های جمعی داشته است( اسکندری، میراسماعیلی، 1391: 172).  

علاوه بر این باید گفت یکی از مقدمات سیاستگذاری رسانه ای، سیاستگذاری عمومی است. در واقع تا زمانی که شناختی کامل از سیاستگذاری عمومی در بین تصمیم گیرندگان وجود نداشته باشد، سیاستگذاری رسانه ای نیز مطلوب نخواهد بود. باید توجه داشت که بدون شناخت سیاستگذاری عمومی و مراحل مختلف آن که در حیطه دولت صورت می گیرد نمی توان درباره سیاستگذاری رسانه ای صحبت کرد (محمدی، 1387: 70).

 

در نتیجه باید گفت چهار نکته در اینجا حائز اهمیت است: اول اینکه بدیهی است نمی توان برای چنین شرایط پیچیده ای به طور مقطعی و ناگهانی تصمیم گیری کرد. در واقع باید پیش از اینکه بحرانی ایجاد شود خطی مشی مشخصی در این راستا تنظیم کرد. نکته دوم اینکه طراحی چنین خطی مشی ای نیازمند شناخت محیط، بستر و ماهیت هر رسانه است. این شناخت باید با توجه به تجربیات گذشته، چشم انداز آینده و منافع عمومی حاصل شود. نکته دیگر این که نمی توان بدون توجه به سیاستگذاری عمومی و اقتضائات آن سخن از سیاستگذاری رسانه ای داشت. در واقع برای این که بتوان تمام پیچیدگی ها تغییرات را مدیریت کرد در ابتدا باید بتوان قدرت پیش بینی آن را داشت و سپس باید بتوان برای آن برنامه و طرحی مدون در نظر گرفت. نکته چهارم این که این سیاستگذاری باید مطابق شرایط اجتماعی و فرهنگی باشد. در واقع سیاستگذاری ها به طور بالقوه می توانند انعطاف داشته باشند یا اینکه دست به حذف برخی عناصر رسانه ای یا حتی ترویج برخی دیگر بزنند اما باید توجه داشت همانطور که گفتیم باید در این باره مصالح عمومی و منفعت عموم جامعه مدنظر باشد.


منابع:

اسکندری، نصرالله؛ میراسماعیلی، بی بی سادات. (1391). بررسی تاثیر همگرایی رسانه ای بر سیاستگذاری های رسانه ها از دیدگاه متخصصان مدیریت و تکنولوژی. مطالعات رسانه ای، شماره18، صص 159- 175.

روشندل اربطانی، طاهر. (1395). سیاستگذاری رسانه ای. تهران. دانشگاه تهران.

محمدی، حمید. (1387). سیاستگذاری رسانه ای. پژوهش های ارتباطی، شماره 53، صص 69- 94.

 


  • زهرا رضانیا