مطالعات فضای مجازی

این وبلاگ مختص درس مطالعات فضای مجازی است که در این راستا مطالبی را در این ارتباط در بر خواهد داشت.

مطالعات فضای مجازی

این وبلاگ مختص درس مطالعات فضای مجازی است که در این راستا مطالبی را در این ارتباط در بر خواهد داشت.

۲ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

technological singularity

بسم الله الرحمن الرحیم

technological singularity

(با تاکید بر هوش مصنوعی)

 

technological singularity یکی از مفاهیمی است که در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در واقع می توان گفت این مفهوم را در وهله اول باید در حوزه تحول ارتباطات و فناوری اطلاعات مورد بحث قرار دارد تا اساساً خاستگاه طرح این مفهوم مشخص شود. پس از آن باید به حوزه معنایی این مفهوم وارد شد و جوانب گوناگون آن را بررسی کرد که ما در این نوشتار به طور خاص درباره هوش مصنوعی به عنوان یکی از مصادیق ملموس به ذکر این موارد خواهیم پرداخت.

پیش از پرداختن به هوش مصنوعی باید تعریفی جامع از technological singularity ارائه داد. این عبارت را می توان با نکات زیر مرتبط دانست:

تغییر شتاب تغییرات تکنولوژیکی نمایشی

بهبود تکنولوژی

انفجار اطلاعات

ظهور هوش چند برابر

تغییر افق پیش بینی (تغییرات بسیار سریع در این حوزه نمی گذارد انسان بتواند پیش بینی دقیقی از آینده و تغییرات آن داشته باشد)

انتقال فاز و مرحله (این مورد تغییر شکل اشکال سازمان دهی ها را نشان می دهد که یکی از نمونه هایش هوش مصنوعی است)

پیچیدگی فاجعه (افزایش پیچیدگی و همبستگی باعث افزایش بازدهی می شود، اما بی ثباتی را افزایش می دهد)

نقطه عطف

پیشرفت نامحدود (Sandberg،2010: 1).

با توجه به آن چه گفتیم بنا داریم با یکی از نمونه های مرتبط با technological singularity یعنی هوش مصنوعی حوزه موارد فوق را بیشتر توصیف کنیم. در ابتدا باید دید اساساً اصطلاح هوش مصنوعی از چه زمانی مطرح شد و به چه معناست؟

اصطلاح‌ هوش مصنوعی اول بـار در 1956‌ تـوسط جان مک کارتی‌، از‌ دانشگاه استانفورد امریکا، به کار‌ برده‌ شد و در واقع این رشـته جـدید می‌خواهد بر محدودیت های موجود انفورماتیک در برخی زمـینه‌ها فـائق‌ آیـد‌ و عملکرد کامپیوترها را بهبود بخشد‌ و گسترش‌ دهد‌.هـدف ایـن رشته‌ نه‌ «تقلید» هوش انسانی بلکه‌ «رقابت‌» با آن است. زیرا مبنایی برای رد کـردن ایـن امکان وجود ندارد که‌ بـرخی‌ تـجلیات‌ هوش انـسانی، مـثلا حـل کردن مسائل‌، می‌تواند‌ از طریق‌ اتخاذ‌ رویـکردهایی‌ روش شناختی که الزاما انسان‌وار‌ نیز نیستند، حاصل شود (دو گرگوریو، 1366:14).

حال اگر بـخواهیم تـعریفی از این دانش ارائه کنیم باید‌ بگوییم:‌

دانش‌ هوش مصنوعی عبارتست از مطالعۀ توان های ذهنی از طریق کاربرد مـدل های محاسباتی(محمدی، 1369: 43).

در طی تحولاتی که در حوزه فناوری ارتباطات و اطلاعات رخ داده است، فناوری ها و دستاوردهای بشر هر روز بیش از دیروز به سمت تحولات و پیشرفت ها سوق پیدا می کند. به نظر می رسد درباره این پیشرفت ها می توان سه دیدگاه را اتخاذ کرد: یکی دیدگاهی است که همه پیشرفت ها را با دیدی خوش بینانه می نگرد و به تبعات احتمالی منفی توجهی ندارد. دیگری دیدگاهی است که به این تحولات نگاه کاملاً بدبینانه دارد و هیچ جنبه مثبتی برای آن قائل نیست و سومی نگاهی است که جایگاه میانه را اتخاذ کرده است که هم به نکات منفی و هم به نکات مثبت معطوف است.

با توجه به منابع متفاوت در حوزه هوش مصنوعی به عنوان یکی از نمونه های technological singularity  به نظر می رسد به مصادیق مثبت و منفی زیادی اشاره شده است. از نمونه های مثبت می توان به ارتباط هوش مصنوعی و موارد زیر اشاره کرد: اقتصاد و سرمایه گذاری، سوالات جغرافیایی، موضوعات مدیریتی و ... .اما آنچه به عنوان تصویری منفی از پیش افتادن فناوری ها بر هوش انسانی وجود دارد غلبه بیش از حد این فناوری ها بر انسان است که در واقع همان جنبه مفنی را در برمی گیرد. در حقیقت نکته جالب توجه این است که بخشی از این تحولات ممکن باعث پیشی گرفتن این فناوری ها بر توانایی ها و قابلیت های انسانی باشد. اتفاقی که همواره در طول تاریخ ارتباطات افتاده است. به طور مثال می توان درباره تحولی مانند انقلاب صنعتی نیز به همین نکته اشاره کرد. در همین دوره بشر دستاوردهایی را عرضه کرد که تا حدی ماشین را جایگزین نیروی انسانی می کرد. در واقع ماشین ها می توانستند برخی کارکردهای انسانی را داشته باشند و حتی در مواردی کارایی آن ها از انسان بیشتر نیز باشد(مثلاً سرعت تولید بیشتر می شود یا دقت کار افزایش می یابد). همین نگرانی درباره هوش مصنوعی به عنوان یکی از مصادیق technological singularity وجود دارد (این مثال برداشتی از یک سخنرانی تد است که در منابع به آن اشاره شده است). در واقع ترس از پیشی گرفتن هر عامل غیرانسانی بر قابلیت های انسانی.

به طور مثال حمیدرضا خلعتبری کارشناس فناوری اطلاعات و مشاور انجمن بهینه سازی مصرف انرژی می گوید:

حجم علم و تکنولوژی ایجاد شده توسط بشر در مدت ۴هزار سال گذشته تا سال ۲۰۰۰ میلادی در مقایسه با حجم تولید شده علم بعد از سال ۲۰۰۰ ، ناچیز است. پیش بینی ها بر اساس آمار و تحقیقات منتشره از سوی موسسات معتبر جهانی بیانگر آن است که تا ۵۰ سال آینده تکنولوژی بشر میلیاردها برابر نسبت به امروز خواهد بود و شاید باور چنین سرعت و روند افزایش تکنولوژی فراتر از قدرت تصور و درک ما باشد. این روند و توانایی یادگیری ماشین بر اساس هوش مصنوعی در آینده نه چندان دور، جایگزین بسیاری از مشاغل و کسب وکارهایی خواهد شد که عمدتا توسط انسان ها انجام می پذیرد. به گفته وی، اتوماسیون و توانایی تصمیم گیری مبتنی بر آنالیز، حجم بسیار بالای داده ها و اطلاعات، کاهش اشتباه و افزایش بهره وری را به دنبال دارد و به زودی شاهد خواهیم بود که بسیاری از مشاغل توسط ربات ها انجام شود (به نقل از خبرگزاری مهر).

یا در نمونه ای دیگر ایلان ماسک کارآفرین و مخترع و مدیر و بنیانگذار شرکت‌های تسلا و اسپیس‌ایکس که می گوید:

روند معمول وضع مقررات به گونه‌ای است که ابتدا باید اتفاقات ناگوار رخ دهد، جامعه به دشواری بیافتند و پس از چند سال یک آژانس وضع مقررات برای تعیین مقرراتی که سال‌ها پیش باید وضع می‌شدند،‌به کار گرفته خواهد شد. این روند برای همیشه ادامه دارد. پیش از این پدیده‌هایی مشابه وجود داشتند که شاید مضر بوده‌اند اما برای موجودیت تمدن بشر خطر بزرگی به شمار نمی‌رفتند. هوش مصنوعی یک تهدید بنیادین برای وجود تمدن بشری است (به نقل از همشهری آنلاین).

در واقع درپایان و به عنوان جمع بندی باید گفت به نظر می رسد تغییرات بسیار سریع در حوزه هایی که نام بردیم به تسلط بیش از پیش ماشین و تکنولوژی بر انسان منجر شود اما این بدان معنا نیست که این تغییرات نمی تواند جوانب مثبتی نیز داشته باشد. در واقع ترس از تسلط ماشین و ربات بر انسان همواره وجود دارد اما در کنار این ترس می توان به نکات مثبت (مثل آنچه که از آن نام بردیم) نیز اشاره کرد.

منابع:

محمدی.م.(1369). هوش مصنوعی. نامه فرهنگ، شماره1، صص 42-45.

 دو گرگوریو. دومنیکو.(1366). دنیای جدید هوش مصنوعی. پیام یونسکو، شماره 206، صص 14 و 15.


  Sandberg. Anders (2010). An overview of models of technological singularity. 13.

     https://www.mehrnews.com/news/4211318/%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D8%B1%D9%81%D8%AA-%D8%AA%DA%A9%D9%86%D9%88%D9%84%D9%88%DA%98%DB%8C-%D9%88-%D8%AA%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%B1-%D8%A2%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF

                                        http://www.hamshahrionline.ir/details/376699/Science/scientific

   تد با عنوان: چگونه هوش مصنوعی می تواند منجر به انقلاب دومین انقلاب صنعتی شود؟


  • زهرا رضانیا
  • ۰
  • ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

 

بررسی تعاملات اقتصادی و پدیده بانکداری در بستر سه فضای ارتباطی

( حاضر با حاضر، حاضر با غایب، غایب با غایب)

 

تغییر و تحول در ارتباطات و مدل‌های آن همواره در طول تاریخ وجود داشته است. یکی از انواع تقسیم‌بندی‌های فضای ارتباطی، تقسیم‌بندی سه حوزه ارتباطات حاضر با حاضر، حاضر با غایب و غایب با غایب است. در این نوشتار بنا داریم به مقایسه این سه حالت با تاکید بر پدیده بانکداری و تعاملات اقتصادی بپردازیم و در این راستا از عناصر اصلی ارتباطات کمک خواهیم گرفت.

در آغاز باید به مفاهیم اساسی این یادداشت اشاره کنیم. مهم است که تعریف و برداشت ما از ارتباطات و تغییر و تحولات نظام بانکداری چیست. تعاریف موجود از ارتباطات بسیار است و ما به یک تعریف نسبتاً جامع اکتفا می‌کنیم:

ارتباطات برخی از مفاهیم و تفکرات و معانی و یا به عبارت بهتر پیام‌ها را به دیگران منتقل می‌کند و یا میان عموم گسترش می‌دهد. تعاریف جدیدتر آن را «انتقال مفاهیم» و یا «انتقال معانی» و نیز «انتقال و یا تبادل پیام‌ها » می‌دانند (فرهنگی، 1392: 17).

دومین حوزه مورد نظر ما بانک است. بانک‌ها یکی از انواع نهادهایی هستند که در شهرها به ارائه خدمات مالی می‌پردازند و بیشتر شهروندان، به نحوی از خدمات این مؤسسات استفاده می‌کنند. همچنین بانک‌ها یکی از مؤسسات خدماتی هستند که با نبض حیاتی اجتماع، یعنی اقتصاد، سروکار دارند و اغلب افراد جامعه به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با خدمات بانک‌ها در ارتباط هستند (زنگی آبادی، علی حسینی، 1389: 17).

برای تحلیل سه دوره نامبرده شده از منظری که گفتیم لازم است تاریخ بانکداری را بررسی کنیم:

نظام بانکداری تاریخی دیرینه دارد. به طور مثال در یونان قدیم بانکداری رواج داشته است. در قرن ششم قبل از میلاد در مراکز بازرگانی و معابد یونانیان ضرب سکه آغاز شد که این امر مستلزم وجود تعداد زیادی صراف بود. در ابتدا صراف‌ها به دایر کردن میزی به نام تراپوزا در بازارها قناعت کردند و بدینسان به آن‌ها تراپوزیت گفته شد. تراپوزیت‌ها قادر بودند خدمات گوناگونی را به مشتریان خود ارائه دهند که شامل این عملیات بود: جمع‌آوری سپرده‌ها، نگهداری اشیا گرانبها، اعطای اعتبار و ضمانت، پرداخت صورت‌حساب‌ها، تبدیل و انتقال پول (همان،18).  

حال لازم است به طور خاص به سه فضای ارتباطی اشاره شده در آغاز بپردازیم: دکتر عاملی با اشاره به این که سه فضای ارتباطی در نظام فراگیر واقعی– مجازی وجود دارد گفت:هر سه فضا به صورت جدی قابل بحث است. نظام فراگیر واقعی– مجازی از نظام فراگیر کامپیوتری گرفته شده است. در این سه نظام سه نوع ارتباط وجود دارد. 1- فضای ارتباطی حاضر با حاضر 2– فضای ارتباطی حاضر با غایب( زیرساختی‌ترین بنیاد جهانی شدن فضای مجازی و صنعت واقعیت مجازی همین نوع از ارتباط است و با مورس آغاز شد) و نوع سوم، ارتباط غایب با غایب است. به این معنا که ماشین با ماشین ارتباط برقرار می‌کند و در اینجا با یک نظام ارتباطی کاملا صنعتی و اتوماتیک و در عین حال برنامه‌ای شده مواجه هستیم ( به نقل از همشهری آنلاین، 1385).

در واقع می‌توان گفت نظام بانکداری در آغاز با سیستم ارتباطی حاضر با حاضر مرتبط بوده است. در این مدل ارتباطی، هر دو نفر که به عنوان دو سر یک ارتباط یکی پذیرنده پول است ودیگری سپرده گذار، با یک دیگر در تعامل و ارتباط چهره به چهره بودند و در حقیقت هر دو نسبت به هویت یکدیگر آگاهی کامل داشتند (به طور مثال اساس سپردن پول به صراف‌ها در آغاز توسط تجار یا مردم عادی، شناخت آن‌ها و علم به امانتدار بودن و سرشناس بودن آن‌ها بوده است). رفته رفته بانک‌ها شکل رسمی‌تر و سازمان یافته‌تر پیدا کردند و گسترشی بیش از پیش داشتند و خدمات آن‌ها نیز وسعت یافت و به تبع آن بانک‌ها کارمندان بیشتری که باز هم بنای ارتباطشان با مشتری ارتباط حاضر با حاضر بود استخدام کردند. اما تفاوتی که در مرحله‌های بعدی در طول تاریخ به وجود آمد انتقال از حالت ارتباط حاضر با حاضر به شرایط حاضر با غایب بود که منشا تفاوت‌های بسیاری بوده است. به نظر می‌رسد آغاز این مرحله با پیدایش ابزارهای برقراری ارتباط به طور مثال تلفن همراه بوده است. به طور مثال نیاز به حضور در بانک برای انجام برخی فعالیت‌ها دیگر وجود نداشته است. به نظر می‌رسد این نوع از بانکداری قرابت بسیاری با مفهوم بانکداری الکترونیک دارد.

از کاربردهای بانک الکترونیکی، فراهم نمودن امکان پرداخت‌های الکترونیک است. کاربردهای دیگر آن شامل  بانکدارى مبتنی بر وب و اینترنت، بانکدارى مبتنی بر تلفن، بانکدارى کیوسکی، بانکدارى به کمک فکس، بانکداری مبتنی بر دستگاه خودپرداز و ... است. بسیاری از خدمات شهر الکترونیک مانند پرداخت مالیاتها، قبوض و... با استفاده از تـسهیلات بانکداری الکترونیکی بسیار ساده‌تر و با صرفه جویی در هزینه و دقت بیشتری انجام می‌گیرد (میرزایی سروکلایی، الوندی، 1387: 5). چرا که در این ارتباط شاهد برقراری تعامل یک فرد حاضر با یک فرد غایب هستیم.

در ادامه و طبق آنچه گفتیم در وهله سوم نیز در ارتباط غایب با غایب می توان حالتی را متصور شد که پیام برداشت‌ها یا واریزهای بانکی یا به طور مثال هنگام واریز سود بانکی به طور خودکار، به تلفن‌های همراه افراد ارسال می‌شود. در این حالت که به صورت خودکار شکل می‌گیرد ارتباط دو سامانه را به صورت کاملاً برنامه ریزی شده می‌بینیم.

در انتها باید گفت طبق آنچه به آن اشاره کردیم با تغییراتی که در نظام بانکی و تعاملات اقتصادی به طور کلی شاهد آن هستیم، هر مرحله اقتضائات ارتباطی خود و خصوصیات مختص خود را داشته است که تا حدی به کلیت آن در نظام‌های ارتباطی نام برده شده اشاره کردیم.

 

منابع:

زنگ آبادی، علی حسینی، رحمان. (1389). سیر تحول بانکداری از آغاز تا کنون. بانک و اقتصاد، شماره 110، صص 17-27.

فرهنگی، علی اکبر. (1392). ارتباطات انسانی. تهران: خدمات فرهنگی رسا.

میرزایی سروکلایی، رحمت؛ الوندی، نغمه. (1387). ضرورت بانکداری الکترونیکی در شهر الکترونیک. رسانه جهانی، شماره 5، صص 1-10.

http://www.hamshahrionline.ir/details/13649/City/vahdat-mrrcc.com

زهرا رضانیا
  • زهرا رضانیا