مطالعات فضای مجازی

این وبلاگ مختص درس مطالعات فضای مجازی است که در این راستا مطالبی را در این ارتباط در بر خواهد داشت.

مطالعات فضای مجازی

این وبلاگ مختص درس مطالعات فضای مجازی است که در این راستا مطالبی را در این ارتباط در بر خواهد داشت.

  • ۰
  • ۰

 بسم الله الرحمن الرحیم

 

سیاستگذاری رسانه ای؛ راهکاری در جهت مدیریت فضای رسانه ای

 

زهرا رضانیا

 

رسانه های نوین روز به روز در حال تغییر و پیشرفت هستند. وقتی به سیر تکاملی این رسانه ها نگاهی بیندازیم درمیابیم این تغییرات هم جنبه های مثبتی را در بر داشته و هم وجوه منفی دارد. در واقع هم فرصت های بسیاری برای مخاطبان و کاربران خود فراهم کرده است و هم اینکه تهدیدهایی را در پی داشته است. اما به نظر می رسد در هر حالت ما با حالتی مواجه هستیم که به دنبال پیشرفت جوامع و رسانه ها به وجود آمده است و آن شرایطی است که الگوهای پیشین را از جهات مختلفی دچار تغییر و پیچیدگی کرده است. یکی از راهکارهای مطرح در این حالت، توجه به سیاستگذاری رسانه ای است. اما باید دید در حوزه فوق چه راهکارهایی برای مدیریت مطلوب این فضای پیچیده وجود دارد که در ادامه به آن ها اشاره خواهیم کرد.

در دهه 1980 تغییر و تحولات عمیق و گسترده در حوزه فناوری ها و اقتصاد رسانه ویـژه رسـانه هـای پخـش، مسـابقه تجاری جدیدی برای سلطه و حکمرانی بر فضای سایبر و فضای فرکانسی جهان به وجود آمد. فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی به ویژه اینترنت، ماهواره و تلویزیونهای کابلی در قلب این تحولات و نوآوری ها قرار دارند. شاید بتوان تحولات فناوری نوین را در قالب پنج دگرگونی دسته بندی کرد:

افزایش کانال ها و بنابراین عصر جدیدی از انتخاب برای مصرف کننده

ورود رقبای جدید تجاری به صحنه پخش دولتی و شدت گرفتن رقابت برای جلـب و جـذب مخاطـب و بنـابراین درآمد تبلیغاتی

از بین رفتن مرزهای پخش و حوزه هایی مثل انتشار و تبلیغات به نحوی که سیاست های پخش و خـود سیاسـت، قدرت سنتی و متعارف خود را از دست داده و دیگر حریف بلامنازع نیست

از بین رفتن و کم رنگ شدن تدریجی فرهنگ ملی و استقلال اقتصادی توسط شرکت های پخش فراملی

تهدید هویت فرهنگی سنتی به ویژه از سوی شرکت های بزرگ و پخش بین المللی( اسکندری، میراسماعیلی، 1391: 162).

حال باید دید در چنین شرایطی آیا می توان به اهمیت و ضرورت سیاستگذاری رسانه ای به عنوان یکی از راهکارهای مطلوب مدیریت این شرایط اشاره کرد یا خیر؟ در آغاز باید دید اساساً زمانی که از سیاستگذاری رسانه ای صحبت می کنیم منظور چیست و ضرورت آن چیست؟

سیاست گذاری رسانه ای عبارت از راهبردهای کلی و کلان است که برای هدایت کلان رسانه ها در نیل به اهداف مشخص یک نظام حاکم کمک می کند. سیاستگذاری رسانه ای آمیزه ای از تجربیات گذشته، مصلحت عامه جامعه و آینده نگری رسانه ای است ( روشندل اربطانی، 1395: 2). 

در حقیقت رسانه ها یکی از عوامل و نیروهای مهم در ایجاد تغییرات اجتماعی در جوامع هستند. تجربه نشان داده است این نهادهای تاثیرگذار در ایجاد و یا از میان بردن جنبش های اجتماعی و فرهنگی بسیار موثراند. از این رو بایستی برای این نهادهای تاثیرگذار سیاست هایی در سطح کلان تدوین کرد تا بتوان بیشترین بهره برداری را از آن ها نمود (به نقل از روشندل اربطانی، 1394: 8).

با این تعریف و با این ضرورت می توان گفت که یکی از راهکارها برای مدیریت شرایطی که پیچیدگی و تغییرات بسیاری دارد این است که برنامه و طرحی مدون و حساب شده برای سیستم های رسانه ای در نظر گرفت. یعنی با توجه به تاثیر و تاثر متقابل رسانه و تغییرات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بتوان کاملا حساب شده و قانونمند عمل کرد؛ قانونی که هم گذشته را در برگیرد و هم به آینده نگاهی داشته باشد و در عین حال مصالح عامه جامعه را نیز در عین حال در نظر بگیرد.

پیشرفت های تکنولوژی و همگرایی تکنولوژی در تغییر ساختاری رسانه ای مؤلفه ای مهم به شمار مـی آینـد . ایـن تغییـر ساختاری تحت تأثیر دیجیتالی Digitalization شدن به وقوع پیوست. یعنی فرآیندی که مرزهای میان سرویس های رسانه ای الکترونیک را درهم شکست. قانونگذاری رسانه های جمعی تا به حال کـاملاً وابسـته بـه سـبک های خاصـی از انتقال اطلاعات بود که عموماَ مورد استفاده قرار می گرفتند. دیجیتالی شدن این امکان را فـراهم آورد کـه هـر متنـی از طریق سبک های مختلف انتقال الکترونیک به راحتی قابل انتقال باشد که ایـن همگرایـی رسـانه ای تـأثیرات روشـنی بـر سیاست های رسانه ای و نحوه قانونگذاری رسانه های جمعی داشته است( اسکندری، میراسماعیلی، 1391: 172).  

علاوه بر این باید گفت یکی از مقدمات سیاستگذاری رسانه ای، سیاستگذاری عمومی است. در واقع تا زمانی که شناختی کامل از سیاستگذاری عمومی در بین تصمیم گیرندگان وجود نداشته باشد، سیاستگذاری رسانه ای نیز مطلوب نخواهد بود. باید توجه داشت که بدون شناخت سیاستگذاری عمومی و مراحل مختلف آن که در حیطه دولت صورت می گیرد نمی توان درباره سیاستگذاری رسانه ای صحبت کرد (محمدی، 1387: 70).

 

در نتیجه باید گفت چهار نکته در اینجا حائز اهمیت است: اول اینکه بدیهی است نمی توان برای چنین شرایط پیچیده ای به طور مقطعی و ناگهانی تصمیم گیری کرد. در واقع باید پیش از اینکه بحرانی ایجاد شود خطی مشی مشخصی در این راستا تنظیم کرد. نکته دوم اینکه طراحی چنین خطی مشی ای نیازمند شناخت محیط، بستر و ماهیت هر رسانه است. این شناخت باید با توجه به تجربیات گذشته، چشم انداز آینده و منافع عمومی حاصل شود. نکته دیگر این که نمی توان بدون توجه به سیاستگذاری عمومی و اقتضائات آن سخن از سیاستگذاری رسانه ای داشت. در واقع برای این که بتوان تمام پیچیدگی ها تغییرات را مدیریت کرد در ابتدا باید بتوان قدرت پیش بینی آن را داشت و سپس باید بتوان برای آن برنامه و طرحی مدون در نظر گرفت. نکته چهارم این که این سیاستگذاری باید مطابق شرایط اجتماعی و فرهنگی باشد. در واقع سیاستگذاری ها به طور بالقوه می توانند انعطاف داشته باشند یا اینکه دست به حذف برخی عناصر رسانه ای یا حتی ترویج برخی دیگر بزنند اما باید توجه داشت همانطور که گفتیم باید در این باره مصالح عمومی و منفعت عموم جامعه مدنظر باشد.


منابع:

اسکندری، نصرالله؛ میراسماعیلی، بی بی سادات. (1391). بررسی تاثیر همگرایی رسانه ای بر سیاستگذاری های رسانه ها از دیدگاه متخصصان مدیریت و تکنولوژی. مطالعات رسانه ای، شماره18، صص 159- 175.

روشندل اربطانی، طاهر. (1395). سیاستگذاری رسانه ای. تهران. دانشگاه تهران.

محمدی، حمید. (1387). سیاستگذاری رسانه ای. پژوهش های ارتباطی، شماره 53، صص 69- 94.

 


  • ۹۷/۰۲/۰۷
  • زهرا رضانیا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی